هر وقت ميريم ميوه فروشي ، معين خودش مي خواد هندونه رو انتخاب كنه ، شروع مي كنه به زدن هندوونه ها ، بعدش مي گه اين خوبه ، اينو بردار . آخه اين كار رو از باباش ياد گرفته . ...
اگه یه عالمه گردو بزاری جلوی معین , ساعتها سرگرمش میشه , اونارو سوار ماشین میکنه از این ور به اون ور می بره یا توی لباسش میریزه کلی میخنده , باباجون , ازسرکار اومده بود و یک کیلو گردو خریده بود ,معینم تا اونارو دید توی لباسش ریختو کلی بازی می کرد ...